مشکل در این آرتیفکت از آنجا بر می خیزد که تبدیل فوریه ی یک پالس RF در عمل یک مستطیل کامل نیست و دارای لوب های کناری است.
اگر ما تحریک دو برش مجاور هم را در نظر بگیریم، در تبدیل فوریه ی پالس های RF مجاور هم در قسمت های کناری، دو پالس RF روی هم اورلپ داشته و به مناطق مورد تحریک هم دست اندازی می کنند، در حالی که هر پالس RF فقط باید ناحیه ی تعیین شده ی خود را تحریک کند.
این رخداد باعث می شود، برای اینکه از اثرات اشباعی ناشی از این پالس های RF در امان باشیم، زمان TR را افزایش دهیم تا به بافت مجاور فرصت ریکاوری دهیم.
به طبع این امر وزن T1 ناخواسته افزایش می یابد و این امر برای تصاویر با وزن T2 و PD نامطلوب است. همچنین به دلیل کاهش TR موثر، SNR نیز کاهش می یابد.
برای کاهش کراس تاک مطابق شکل بالا استفاده از گپ پیشنهاد می شود تا دست اندازی پالس RF به برش مجاور کاهش یابد.
راه های کاهش این آرتیفکت:
- در بین دو برش مجاور گپ را افزایش دهیم.
- از روش اینترلیو استفاده کنیم
- از پالس های RF طولانی تر به منظور افزایش نزدیک شدن به شکل مربعی پالس RF استفاده کنیم
در دستگاه های امروزی و به لطف تکنولوژی جدید، شکل پروفایل پالس های RF به مستطیل نزدیک تر شده و این امکان را به ما می دهد تا با گذاشتن ۱۰ تا ۲۰ درصد ضخامت مقطع، گپ، بین برش ها تصویربرداری بدون کراس تاک داشته باشیم. البته این را نیز فراموش نکنیم که با کاهش گپ برای پوشش آن ناحیه باید برش های بیشتری استفاده کنیم.
نزدیک بودن شکل پروفایل پالس های امروزی و نیاز به اعمال گپ کمتر
منبع: MRI the basics, Ray H. Hashemi
تهیه کننده: حسین جمله