مفهوم این آرتیفکت مرتبط با تصویربرداری های مقطعی نظیر سی تی اسکن و MRI می باشد.
با ذکر مثال زیر به شرح مختصر این آرتیفکت یا پدیده می پردازیم:
در شکل شماتیک زیر دایره های زرد را بافت اسکار و دایره های قرمز را بافت عصبی فرض کنید که در داخل باکس آبی که نمایانگر مایع مغزی نخاعی است، قرار دارند، تصاویر MRI مرتبط با هر کدام، در زیر تصویر شماتیک آن قرار گرفته است. ضخامت مقطع شکل سمت چپ ۵ میلی متر و ضخامت مقطع شکل سمت راست ۱ میلی متر است. شکل سمت چپ به دلیل ضخامت مقطع بیشتر، قدرت تفکیک فضایی کمتری دارد و از این رو سیگنال حاصل میانگین سیگنال تمامی موارد داخل آن اعم از مایع مغزی نخاعی، عصب و بافت اسکار است، ولی شکل سمت راست، دارای ترکیب شدت سیگنال بافت های مختلف کمتری است و قدرت تفکیک فضایی بیشتری دارد.
در شکل سمت چپ که ضخامت مقطع بیشتری دارد، سیگنال عصب و بافت اسکار ظریف در فضای ساب آراکنوئید، به دلیل اینکه سیگنال حاصله برای هر پیکسل ترکیبی از سیگنال تمامی بافت های درون آن پیکسل است، قابل تمایز نیست. اما به دلیل میانگین گیری کمتر در تصویر سمت راست هر بافت به صورت جدا و با جزئیات قابل مشاهده است.
البته این آرتیفکت فقط به دلیل ضخامت مقطع یا سایز پیکسل بالا به وجود نمی آید، بلکه به شکل پروفایل پالس RF که این ناحیه را تهییج کرده و سیگنال متعاقب این تحریک رخ داده است نیز بستگی دارد. یک پروفایل RF غیر تیز، به نواحی اطراف برش اصلی نیز دست اندازی می کند و سیگنالی از نواحی مجاور را نیز در ترکیب سیگنال اصلی آن ناحیه میانگین می کند. این اتفاق خود باعث آرتیفکت دیگری به نام cross talk می شود.
استراتژی اصلی برای کاهش این آرتیفکت استفاده از وکسلها و پیکسل های ریز تر و تیزتر است. یعنی استفاده از ضخامت مقاطع کمتر، میدان دید کوچکتر و سایز ماتریس بزرگتر. همچنین استفاده از پالس های RF با مدت زمان اعمال بیشتر و حداقل عدم استفاده از پالس های RF سریع پروفایل تحریک اسلایس را بهبود بخشیده و این آرتیفکت را کاهش می دهد.
منبع: mri-q.com
تهیه کننده: حسین جمله
با سلام
در ناحیه گردن در سکانس med2d traدر ناحیه c1 تا c4 چرا csf شاینینگ بیشتری نسبت به نواحی پائینتر دارد دلیل فیزیکی آن چیست ؟ آیا مربوط به همین آرتیفکت پارشیال میباشد با توجه به اینکه قطر بافتهای در مسیر fov آیا تاثیری بر این موضوع دارد یا خیر؟
شاید مربوط به مرکزیت کویل گردن باشد